روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول من اگر انگور بخورم آیا حرام است؟ بهلول گفت :نه
پرسید : اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم آیا حرام است ؟ بهلول گفت : نه
پرسید:پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟
بهلول گفت : نگاه کن من مقداری اب به صورت تو می پاشم آیا دردت می آید ؟گفت :نه بهلول گفت : حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم .آیا دردت می آید ؟ گفته : نه
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد مرد فریاد کشید و گفت : سرم شکست
بهلول با تعجب گفت:چرا؟ من که کاری نکردم, این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی
اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا بشکنی
موضوع مطلب :